من بیشتر از همه با مضمون فیلم مشل دارم. احساس میکنم نویسنده های ما درک درستی از ادمهای مذهبی ندارن و همیشه با کلیشه ای مشخص اونا رو میشناسن. درسته که داستان های بین سینا مهراد و خانم پارسا واقعیت داشته ولی منظور من بیشتر شخصصیت پدر داستان و کلیت مذهبی داستان هست که خیلی کلیشه و حتی بعضا اشتباه هست نکته بعدی اینکه فیلم چه نقطه مثبت و مضاعفی نسبت به تنهایی لیلا داشت؟ جز تکرار چیز دیگهای بود؟