از نظر من که بسیار فیلم خوش ساخت و معناداری بود. فیلمی بود که برای به چالش کشیدن بیننده هاش ، شخصیت هاش رو به چالش می کشید. مثلا بحران اصلی قصه که افتادن زن خدمتکار از پله ها بود در حالی اتفاق افتاد که سیمین کنار شوهر و دخترش نبود! همین حس همزاد پنداری مخاطب رو نسبت به نادر بر می انگیزه و بهش حق میده که نسبت به مسئولیت پذیری سیمین معترض باشه. از عنصر غافلگیری هم به خوبی استفاده کرده بود فیلم. در حالی که منتظر بودیم نادر پول رو به خانواده زن خدمتکار بده ناگهان غافلگیر شدیم!
سلام. من این فیلم رو جزو زرشک طلایی های سینمای ایران میذارم. شایدم توت طلایی. ساختار سینمایی داشت. اما چندتا نکته خیلی ذهن منو مشغول کرده. یک اینکه چرا اول فیلم دستگاه فتوکپی داره شناسنامه کاراکترهای فیلم چهارشنبه سوری رو فتو میکنه؟ دو چرا هیچ جا اسم نادر و سیمین شنیده نمیشه؟ سه چرا تکلیف بیننده برای اینکه بفهمه بچه چطور مرده و دختر به قاضی چی گفته و زن و شوهر باهم میمونن یا نه؛ روشن نمیشه؟؟ بنظرم فرهادی ته داستان رو وِل کرد. باز نذاشت...
0 لایک
پاسخ دهید
1397/09/24
گزارش شما ارسال شد! متشکریم که در حفظ فضای فرهنگی منظوم ما را یاری میکنید
بیوگرافی علی فیلم بین
گاهی لب های خندان از گونه های گریان بیش تر درد میکنند!
من این فیلم رو جزو زرشک طلایی های سینمای ایران میذارم. شایدم توت طلایی.
ساختار سینمایی داشت. اما چندتا نکته خیلی ذهن منو مشغول کرده.
یک اینکه چرا اول فیلم دستگاه فتوکپی داره شناسنامه کاراکترهای فیلم چهارشنبه سوری رو فتو میکنه؟
دو چرا هیچ جا اسم نادر و سیمین شنیده نمیشه؟
سه چرا تکلیف بیننده برای اینکه بفهمه بچه چطور مرده و دختر به قاضی چی گفته و زن و شوهر باهم میمونن یا نه؛ روشن نمیشه؟؟
بنظرم فرهادی ته داستان رو وِل کرد. باز نذاشت...