فیلم روی اجزای صحنه اش بیش تر از هر چیز دیگه ای کار میکنه. بازسازی فضاها برای تداعی کردن نوستالژی های شیرین و دلچسب گذشته. اینکه وقتی یکی تصادف کرده و اطرافیان اش از علایق اش براش میگن و ناخوداگاه اش رو تقویت میکنن تا راحت تر به زندگی برگرده ایده خیلی خوبیه. پس در واقع ما قصه داریم! هسته مرکزی درام مشخصه. ادم ها و انگیزه هاشون و همه ی اینا تعریف شده. پس فیلم نه بی در و پیکره و نه ژانر گریز. فیلم توی هدف خودش موفقه و اونایی که باید جذب کنه رو جذب میکنه. چقدر اون سکانس سینمای رضا کیانیان با مادرش جالب بود! مادرش به اینکه چرا شخصیت های زن فیلم حتی توی خونه شون هم رو سری دارن اعتراض میکنه بعد رضا کیانیان به مادرش میگه: شما خودت چرا روسری می پوشی توی خونه؟ میدونی چرا؟ چون زندگی ما همه اش یه فیلمه!
0 لایک
0نظر
بیوگرافی علی فیلم بین
گاهی لب های خندان از گونه های گریان بیش تر درد میکنند!