شَنِل، صد بار تو را گفتم؛ کم خور، دو سه پیمانه... رانت چیز بسیار بدی ست. چه در اقتصاد چه در سیاست چه در بازار چه در ادارات چه در ورزش چه در سینما. مخصوصا اگر هیچ هنری جز رانتخوار بودن نداشته باشی و از اندوخته والدینَ ت ارتزاق کنی. باران کوثری نمونه بارز پررو باش و بر سبیل پادشاه نقاره بزن است. هیچ هنری ندارد جز ژنِ سینمایی تلویزیونی. اما همه جا هست. شاید میخواهد رکورددار همه جا بودن را برجا بگذارد...!!! شنل فیلم بحساب نمی آید. یک تصویر است. یک تصویر مبهم از ماجرایی مبهمتر. ابتدای فیلم مسعود فروتن را نشان می دهند که بگویند ما خیلی جذابیم. اما در سرتاسر فیلم دیگر او نیست. بعد به سراغ خنده و شوخی و شادی می روند. بعد غم به سراغ همه می آید. بعد همه به هم شک می کنند. بعد قصه دروغگویی کاراکترها برملا می شود. بعد نقش اول فیلم یک افغانی می شود!!! یعنی اگر نقش اول از ترینیداد و توباگو می آمد من راحتتر قبولش می کردم. قصه عقده گشایی...قصه دروغ... قصه فرار... دیگر بس نیست؟؟ اصغرِ سینمای ایران باندازه همه کارگردانها به ما دروغ و فرار و عقده نشان داده است بخدااا سینماگران عزیز، باور کنید برای ما بینندگان؛ ایجاد تعلیق در فیلم میتواند نمک باشد در کنار غذا؛ فیلم باید کمی تعلیق داشته باشد. اما شما تعلیقی می سازید که کمی فیلم دارد. بیخیال شوید جان عزیزانتان... در کل اگر این اثر را ندیده اید، چیزی از دست نداده اید. این اثر هم مانند خیلی از آثار سترون و عقیم مانده ایرانی، هیچ چیز برای ابراز وجود و گفتگو ندارد. جز آنکه اعصاب شما را خمیر میکند.والاع
1 لایک
0نظر
بیوگرافی سید محمد موسوی
ما کمی عجیبیم. مشاهیر دنیایِ تصویر رو نمی بینیم.برای بی ارزش ترین ساخته های سینما سرودست میشکنیم. عجیبیم.