اصولاً پرداخت به موضوعاتی که در ایران به نوعی تابو است نیاز به دقت و ظرافت خاصی دارد، دقتی که علاوه بر انتقال درست مفهوم از خط قرمزها عبور نکند تا دچار ممیزی و سانسور نشود. اتاق تاریک فیلمی است با درونمایه کودک آزاری! موضوعی که پوران درخشنده با هیس "دخترها فریاد نمی زنند" جنجالهایی به پا کرد اما حجازی با ترکیب این اتفاق با چاشنی معما دلهره آن را متفاوت جلوه داده است. حجازی با "زندگی مشترک آقای محمودی و بانو" و "زندگی خصوصی آقا و خانم میم" مهارت خود را در ایجاد کنش و واکنش با دیالوگ ها بین افراد نشان داد. اما اتاق تاریک بیشترین ضربه را از فیلمنامه خورده است فیلم می خواهد در مورد تجاوز جنسی کودکان صحبت کند پس به طور کلی پرداختن به شاخ و برگها فیلم را از جریان اصلی خود خارج میکند برای مثال دیالوگ شعاری ساره بیات را در مورد زن چادری و تخم مرغ را به یاد بیاورید. مفهوم این خرده داستان در فیلمی که در مورد کودک آزاری است چیست؟ آیا حجازی از این طریق میخواهد قضاوت های نابجا را نشان دهد؟ یا پرداختن به شغل پدر چه فایده ای دارد؟ این خرده داستان های اضافی در فیلم کم نیست ولی آنچنان هم به چشم نمیآیند. نشانه ها و نمادهایی که در فیلم وجود دارد برای هر مخاطب علاقه مند به سینما جذاب است برای مثال استفاده از سگ و رنگهای قرمز و سبز و مشکی. همچنین نور پردازی و لوکیشن فیلم به وهم آلود بودن آن کمک کرده است.اوج فیلم را می توان در لحظه گره گشایی و گفتن حقیقت توسط پسر دانست.البته پایان بندی فیلم ممکن است کمی حس بیهودگی به بیننده القا کند. از ماندگارترین سکانس های فیلم سکانس میز شام است. حجازی با دیالوگ نویسی های دقیق ذره ذره تنش را بالا میبرد. آخرین نمای فیلم هم با لحنی استعاری فیلم را با پایان کوبنده ای به اتمام میرساند ، ایستادگی در برابر ترسها! اتاق تاریک را ببینید اگرچه فیلم شاهکاری نیست!