دشمن زن یا مرد فمینیست نما "دشمن زن" را می توان از چندنما بررسی کرد. یک: تهیه کننده. من وقتی نام حسین فرح بخش را می شنوم، دقیقاً بیاد فیلم فارسی های ماقبل تاریخ اشک می ریزم. این اسم به گونه ای تن را می لرزاند که گویی در تابستان برف آمده!! دو:کارگردان. کریم امینی شاید در برخی نقش ها توانست خودی نشان دهد. اما این خود؛ با روزهای خوب یک بازیگر جوان و توانا آنقدر فاصله دارد که نمی توان به او گفت بازیگر. چه برسد به هنرمند!! وقتی کارگردان یک اثر هنرمند نباشد، دغدغه هنر هم ندارد. پس اثر یک فیلم نمی شود و در حد مجموعه ای از موقعیت ها باقی می ماند. البته هنوز جوان است و باید یاد بگیرد و بیاموزد. سه: بازیگران.نمی شود یک فیلم را مانند یک تابلوی نقاشی ترسیم کرد و گفت باید کاملاً هارمونیک باشد. اما می شود انتظار داشت کارگردان بازیگرانی را کنارهم قراردهد که سنخیت نسبی داشته باشند. وقتی یک فیلم برای اینکه بگوید خوب است از تعدادی بازیگر چهره آشنا و مطابق با میل مخاطب استفاده می کند و عکس و اسمشان را بصورت درشت بر روی پوستر می چسباند؛ این یعنی مانور با هنرپیشه ها. که از قضا بشدت بازی های ضعیف و بدون هنری را از مجموعه بازیگران این فیلم دیدیم. مخصوصاً امیرحسین آرمان که بعد از گذشته سالیانِ دراز نتوانسته یک بازیگر بشود. الناز حبیبی و بهاره کیان افشار نیز نشان داده اند هنوز برای بروز هنر بازیگری شان نیازمند آموزش و آموختن بسیار هستند. سام درخشانی که بعلت مهاجرت به غرب!! باید دلار بیشتری کسب کند و می شود گفت دیگر دغدغه هنرمندی ندارد.صرفاً روی پرده سینماها باشد.برایش کافی ست. بهرنگ علوی و سیروس همت و مریم سعادت و سایرین را نیز هنرور یا سیاه لشکر بنامیم بهتر است. من فقط از گوهر خیراندیش متعجبم که او نیز پس از فوت جمشید اسماعیل خانی فقید؛ نمودار هنرمندیَ ش به سمت دره قهقرا به پیش می رود. اینها نقاط ضعف فیلم بودند.
3 لایک
0نظر
بیوگرافی سید محمد موسوی
ما کمی عجیبیم. مشاهیر دنیایِ تصویر رو نمی بینیم.برای بی ارزش ترین ساخته های سینما سرودست میشکنیم. عجیبیم.