اگر فیلم را از منظر بازیگران بررسی کنیم با دو استاد بلامنازعه بازیگری روبرو هستیم."مسعود کرامتی" و "اسماعلی محرابی" و نیز بازیگران قدرتمندی چون"هومن برق نورد" ، "پانته آ بهرام" و "لادن مستوفی". بازی "شبنم فرشادجو و شقایق دهقان" هم خوب بود. اینها از پس نقشی که بر عهده شان گذاشته شده بود برآمدند و هیچ گافی در ارائه بازی و گفتار نداشتند و به زیبایی به کاراکترها جان بخشیدند(از خوب یا بد بودن خود کاراکتر صرفنظر میکنیم) نوع فیلمبرداری و بستن قاب ها؛ موسیقی متن فیلم؛ شیوه روایت داستان؛ گریم؛ صحنه آرایی و دکوپاژ؛ میزانسن و طراحی لباس و غیره همه اصولی و بی نقص بودند. کارگردانی نیز عالی بود. نمی شود از طریقه بازی گرفتن از بازیگران توسط افشین هاشمی ایراد گرفت. او به اصول ساخت فیلم مسلط است و به چارچوب های ساخت یک اثر هنریِ تصویری پایبند. مخصوصاً در دیالوگ نویسی و دیالوگ گوی. حالت دوگانگی موجود در فیلم را نیز دوست داشتم. اینکه فقط دو نقش اصلی داشتیم و فیلم براحتی از هرکدام از کاراکترها عبور میکرد؛ خیلی خوب بود. فیلم قصه گو بود و در قصه نباید چندتن قهرمان باشد. یک یا دو قهرمان کافی ست. استعاره های این فیلم هم بسیار زیبا بود. "پلیسی" که مراقب و محافظ است؛دقیق و کوشا ست؛ در عین حال مهربان و باگذشت. این استعاره بسیار زیبایی بود. "زنان"خیاط هم استعاره بسیار فوق العاده بود از زنانِ زجر کشیده و سرپرست خانوار که نه تنها کم نیاورده اند و به ذلت تن نداده اند؛ بلکه هنوز به عقاید همسرشان احترام می گذارند و لباس رزم همسر را بر تن می کنند و به جنگ روزگار می روند. "زن سیگار فروش" هم استعاره از روزگاری بود که هنرمندان همدرد هم بودند و مرهم بر زخم هم که هم اکنون دچار فروپاشی شده اند و همدیگر را تنها گذاشته اند. این استعارات و باقی استعاره های فیلم به زیبایی فیلم کمک شایانی کرده بود. درونمایه فیلم نیز زیبا بود. یافتن سرپرستی برای یک زن بی سرپرست. البته این امر زیبا را رضا میرکریمی در فیلم "امروز" هم بنمایش گذاشته بود اما افشین هاشمی آن را بسط داده شده تر و دراماتیک تر تعریف کرد.
1 لایک
0نظر
بیوگرافی سید محمد موسوی
ما کمی عجیبیم. مشاهیر دنیایِ تصویر رو نمی بینیم.برای بی ارزش ترین ساخته های سینما سرودست میشکنیم. عجیبیم.