ربع ساعت اول فیلم به خیال دیدن فیلمی هستید که شاید حتی تعجب کنید چطور مجوز نمایش گرفته اما در ادامه همان سوژه ی تکراری جوان های پر سودا و رویاست که بارها توی سریال تلویزیونی هم دیدیم! بازی حامد کمیلی بین بازی های فیلم نسبتا خوب بود ولی حقیقتا راه رفتن روی سیم فیلم گیجی هست که اتفاقا تیپ سازی ها و کاراکتر های تک بعدی توش به چشم میخوره: جوانی مثل داوود که نماینده ی جوان های سر به زیری که ناخواسته وارد شرایطی میشن، سیاوش نماینده ی شاعر هایی که فهمیده نمیشن و درد و رنجش رو تحمل نمی کنن ولی عملا سوژه ها و معضلات توی این فیلم همه گذراست! هیچ تمرکزی هم روی پرداخت بهشون وجود نداره و همینها این فیلم رو تبدیل به یک اثر خنثی و غیر سینمایی میکنه.
بنظرتون ستاره های زیادی بهش ندادین؟؟ من گمون نمیکنم خود معتمدی بدونه داره چیکار میکنه.