دراین اثر هیچ اثری از شاهکارِ یک فیلم اولی نیست. حتی مژده ورود یک کارگردان خوب هم داده نمیشود. نمیدانم چرا 9سال بعد از ساخت به نمایش خانگی آمد؟ولی مطمئناً فاتح قلبها نخواهد بود. مجید برزگر را نمیشناسم. فیلمهایش را ندیده ام. اما این اثرش را نمیپسندم. به چند دلیل. شاید او را فیلم اولی بنامیم و بی تجربه. اما ایراد او از اولین جرقه یک اثر سینمایی شروع میشود؛یعنی فیلمنامه. فیلمنامه این اثر بشدت ضعیف و دچار پارگی های بسیار است. چارچوب و طرح اصلی دو قصه را روایت می کند:اولین قصه مثلاً پر غصه سینا ست(با بازی نوید لایقی مقدم)تک پسری که درگیر طلاق و عدم حضور همزمان والدینش در خانه است(من که تابحال ندیده ام والدین مایل به طلاق خانه را بطور همزمان ترک کنند!!) اما گویی سینا عین خیالش هم نیست. چرا؟ چون درگیر باج دادن به مسعود(مواد فروش زورگوست) تا قرضَ ش را به او ادا کند. دومین طرح که یک طرح فرعی ست؛ ورود ناهید(با بازی مرضیه خوش تراش)به خانه خالی از والدین!! سیناست و دوستی نیمدار و بی مزه آن دو. که هرچه کاراکتر ناهید می کوشد کاراکتر سینا را برسر ذوق آورد؛ هیچ واکنشی از او نمی بیند. پس بعد از مدتی سینا را تنها رها میکند. اما گاف فیلمنامه کجاست؟؟ اول والدین بطور همزمان خانه را ترک کرده اند.چرا توأمان رفته اند؟ دوم سینا که از طبقه مثلاٌ مرفه است؛ برای یک قاچاقچی جنس جابجا میکند.چرا؟ سوم ناهید نمیخواهد به شهرش برود و میخواهد در تهران بماند.چرا؟و شبهای قبلتر کجا میخوابیده؟ چهارم نقش دوستان سینا و مرد جواهرفروش و زنی که با پدر سینا دیده میشود آنقدر کم است که اگر حذفش کنیم به هیچ جا برنمیخورد.این کاراکترها چرا به نمایش درآمده اند؟ پنجم ناهید از پیشنهاد بیشرمانه مسعود عوضیِ موادفروش بیتربیت منزجر می شود و منفعلانه برخورد می کند.پس پاکدامن است.پس چرا حاضر است با نوجوانی بالغ در یک خانه تنها بماند و این عمل چه محلی از اِعراب دارد؟ ششم سینا یکبار از مرد جواهرفروش لطمه میخورد.اما برای بار دوم طلای بیشتری را نزد او می برد و ضربه بدتری میخورد.چرا؟ هفتم سینا کاراکتر یک نوجوان مؤدب بچه مثبت!! است و اهل خلاف نیست. اما دختری را به خانه اش می برد و می داند این کارِ ناجور؛ عواقبی دارد. اما هیچگاه به کنش های دختر، واکنش های جذابی نشان نمی دهد و فرعی بودن نقش ناهید را از آنچه هست کمرنگتر می کند. اگر او اهل خلاف نیست پس نباید خود را در مَظان اتهام قراردهد و ریسک کند. اگر خلاف است چرا با دختر هیچ رابطه ای ندارد؟ مورد دوم شاید بُطلان پروانه نمایش را برای فیلم به ارمغان می آورد(که ایکاش می آورد)پس مورد دوم را در فیلم نگنجانده اند. هشتم بیکباره چه می شود که ناهید دل می بُرد از آرامشی که با سینا داشته و به شهرش برمیگردد؟ چرا مسعود دست از سر سینا برمیدارد و یکهو متحول میشود(گرچه بازهم تهدیدش می کند)؟؟چرا مادر و پدرش بطور ناگهانی می فهمند که باید بخاطر پسرشان ؛ باهم بسازند و متارکه را تمام کنند و به توافق برسند و همه چیز را به شکل قبلی برگردانند؟؟؟ اینها سؤالاتی ست که مخاطب در انتهای فیلم با آنها روبرو می شود.اما از جواب خبری نیست.
1 لایک
0نظر
بیوگرافی سید محمد موسوی
ما کمی عجیبیم. مشاهیر دنیایِ تصویر رو نمی بینیم.برای بی ارزش ترین ساخته های سینما سرودست میشکنیم. عجیبیم.