اثری که با آن روبرو هستیم در کل یک فیلم سینمایی موفق است. به سه دلیل اصلی و چند دلیل کم اهمیت. ابتدا فیلمنامه. هم قوی و کم نقص بود و هم اصولی و دارای چارچوب. نویسنده به خوبی قوانین سینما را رعایت کرده و دیالوگ گویی را فدای باقی عناصر نکرده است. حالت رِوایی و شیوه بیان داستان و کنارهم چیدن عناصر فیلم بخوبی رعایت شده است. نویسنده فیلم را به سینمای قصه گو نزدیک کرده است و سعی بر آن داشته تا رسالت هنر را سرلوحه کار خود قرار دهد. در وهله دوم این فیلم بعد از مدتها یک نوجوان با استعداد را بعنوان قهرمان اصلی معرفی میکند. سالها بود که از قهرمانی نوجوان در یک فیلمِ قوی و ماندگار خبری نبود. من فیلمهایی چون"چکمه(محمدعلی طالبی)باشو غریبه کوچک(بهرام بیضایی)بچه های آسمان و رنگ خدا(مجید مجیدی)" و امثالهم را آنقدر دوست دارم که هیچگاه از دیدن آنها سیر نمی شوم. در دنیای ما آدم بزرگها؛ باید باشند کارگردان هایی که فیلم هایی بر اساس بزرگمنشی؛ جسارت؛ نیرومندی و رأفت بی پایانِ کودکان و نوجوانان بسازند و سادگی و بی آلایشی دوران کودکی را به یادمان بیاورند. ساخت یک فیلم بر پایه رفتارهایِ یک نوجوان؛ کاری بسیار خلاقانه بود. کارگردان با این عمل هم قصه اش را تعریف میکند؛ هم اثرگذاری فیلم را شدت می بخشد و هم طیف وسیعی از مخاطبان را به سینمایی قصه گو و واقعیت گرا دعوت میکند. سومین دلیل هم موضوع فیلم است"مشکلاتِ بیماران سرطانی در ایران". وقتی در پایان فیلم با یک ماجرای جدید مواجه می شویم و کاراکتر مرتضی(علی قربانی) متوجه می شود باید هر سه هفته یکبار برای مادرش دارویِ کند کننده روند سرطان بخرد؛ آثار فاخر سینمای جهان را بیاد می آوریم که بدون باز گذاشتن تهِ فیلم(!!) بیننده را به فکر فرو می برند. این قبیل آثار، دقیقاً در انتهایِ فیلم؛ بیننده را وارد دنیایِ فیلم میکنند بدون اینکه بیخیال پایان بندی شوند و انتهای اثر را رها کنند. من هرگاه اسم این فیلم را می شنوم؛ با خود می اندیشم که مرتضی برای دوره بعدی شیمی درمانی مادرش، چگونه دارو تهیه میکند؟؟ این سه دلیل را اگر در کنار هم بگذاریم میتوانیم بگوییم "کارگردان قصه خود را در قالب یک فیلمنامه قوی بیان کرد.با هوشمندی یک نوجوان را برای روایت این قصه انتخاب کرد. و به یکی از مهمترین و زجرآورترین معضلات جامعه ایران پرداخت اما بیننده را افسرده و بیحال رها نکرد." این یعنی سینمای قصه گو که میداند چگونه وامدار سینمای مؤلف باشد. درکل این قبیل آثار = آشتی دوباره مخاطب با سینمای ایران:)
6 لایک
0نظر
بیوگرافی سید محمد موسوی
ما کمی عجیبیم. مشاهیر دنیایِ تصویر رو نمی بینیم.برای بی ارزش ترین ساخته های سینما سرودست میشکنیم. عجیبیم.