"ماهورا" ؛ ما و هورها همیشه قصه گفتن درباره جنوب زیباست. من که تمام عمرم را در شمال زیسته ام و حتی یک دقیقه در جنوب نبوده ام، این خطه را دوست دارم و دلم برای آن می تپد. چه رسد به کسانی که در آن خاک زیسته اند و خون شان با رنج و شادیِ آن آمیخته است. برای همین دیدن "ماهورا" را به شما پیشنهاد می کنم. "ماهورا" اما در بیان سینمایی بسیار عقیم است. شاید مستند آن حادثه خیلی جذابتر باشد. چه بسا کارگردان در انتهای فیلم، "ماهورا" را تبدیل به یک اثر "داکودرام" می کند و اسنادی برای راست بودن قصه بنمایش می گذارد تا بینندگان به آن استناد کنند. اما در قاب سینما نمی توان خیلی به این اثر امید داشت. زیرا من در این فیلم(نسبت به آثار همطراز) مِتُد جدیدی برای ایجاد حس همدردی در مخاطب نمی بینم. بهم خوردن یک عروسی با یورش نظامیان بعثی،خیانت یک ایرانی به کشورش،اشغال خاک ایران،تجاوز،زنده به گور کردن،قتل و کشتار و باقی جنایات جنگی رژیم صدام؛ هیچکدام چیز جدیدی نبود. نمایش قصه عشق و عاشقی دو جوان و انحصارطلبی بزرگترِ یک طایفه در مورد دختری زیبا و کشمکش پسر جوان با جامعه اطرافَ ش هم چیز جدیدی نبود. لوکیشن هم جای جدیدی نبود. بطور کل قصه "ماهورا" قصه کهنه ای ست که کمی شبیه دوئل بود و کمی وامدار باقی آثار جنگی.پس چه چیز باید مخاطب را در این فیلم جذب کند؟ قصه کال و خام و بدون فراز و فرود و انگیزه "ماهورا" نمی تواند ششدانگ مخاطب را از آنِ خود کند. داستان به شیوه ای نگاشته شده که اوج قصه بیکباره قطع میشود و فیلم شیوه آرام و هیاهوی قبل را دنبال می کند. نمی دانم چرا فیلمساز اجازه نمی دهد صدای فریاد "ماهورا" به گوش مخاطب برسد و دم به دم گلوگاه فیلم را خفه می کند؟ این امر موجب شد من هر چند دقیقه یکبار از مسیر فیلم به بیرون پرت شوم و تا انتها این حس جدا بودن از دنیای فیلم با من همراه بود. عملاً جز جلوه های ویژه میدانی و سختی هایی که بازیگران در این فیلم متحمل شدند(صحنه های راه رفتن در هور و صحنه زنده به گور شدن ساعدسهیلی) هیچ چیز دیگری مرا جذب نکرد. بازی ها شاید نقطه قوت فیلم باشد اما وقتی موضوع فیلم گیرایی لازم را ندارد؛ بازی های قابل قبول هم محلی از اِعراب ندارد. موسیقی زیبای فیلم هم در مقاطعی پخش میشود که نباید بشود و آنقدر موسیقی بر فضای فیلم حاکم می شود که دیالوگها بسختی شنیده می شود و موسیقی اثرگذاری وارونه دارد و جذابیت فیلم را کاهش می دهد. قاب هایی که هلیشات از بالا گرفته و هور را با نمایی باز نشان می دهد خیلی زیبا بود. صداگذاری و ترکیب صدا اما بازدهی کمی داشت و خیلی از نقاط فیلم گنگ بود. فیلمبرداری هم نتوانست نقطه قوت فیلم باشد. باقی عناصر هم آنقدر ضعیف بود که در بیان نمی گنجد. سرآخر باید بگویم اگر قضیه کشته شدن هموطنانم نبودو اگر این فیلم به دفاع مقدس مربوط نمیشد؛ هیچ هیجانی در آن نبود.هیچ
3 لایک
0نظر
بیوگرافی سید محمد موسوی
ما کمی عجیبیم. مشاهیر دنیایِ تصویر رو نمی بینیم.برای بی ارزش ترین ساخته های سینما سرودست میشکنیم. عجیبیم.