و اما لحظه گرگ و میش! فکر میکنم لحظه گرگ و میش هر چقدر در نیمه ی اول سریال منحصر به فرد بود از اون جایی که ازدواج سروش و یاسمن وارد سریال شد شد یک سریال با المان های آشنای سریال سازی: دلسوزی و حس مادرانه، مرد حریص و طمع کار، بحران های نوجوانی و .... که همه و همه اتفاقا قابل تقدیره که مورد تاکید قرار گرفتن توی سریال. نیمه ی دوم سریال رو از این لحاظ ضعیف تر میدونم نسبت به نیمه ی اول که سریال وارد فاز تک داستانی و تک بحرانی شدن پیش رفت. به طور مثال چندین قسمت فقط به گول خوردن سروش و عاشق شدن اش نسبت به زن کلاهبردار پرداخته شد که این قسمت ها میتونست هم کوتاه تر باشه و هم باعث نشه که حضور بقیه ی اعضای خانواده کم رنگ بشه!! بازی های فیلم با وجود جدید بودن اکثر چهره ها نچسب نبود و قابل قبول در اومده بود و توی گریم ها هم واقعا نمی تونم نظر مثبت یا منفی داشته باشیم! گریم یک دستی پسر خانواده که حرفه ای کار شده رو تحسین کنیم یا برای گریم پیری یاسمن انتقاد کنیم؟ توی این سریال پیری زن ها با تکنیک عینک انجام نشده و گریم شان با کم پشت شدن ابروهایشان انجام شده!!! نیمه دوم سریال هم تاکید بیش تری به معضلات روز جامعه داره و هم مثل نیمه ی اول تاکید به وحدت خانواده و هم تاکید به لحظه ی گرگ و میش! شاید برای همین هم بود که پایان سریال کاملا ایرانی بود.... پایانی که مهر تایید بزنه بر اینکه وحدت خانواده وحدت جواب داد!
0 لایک
0نظر
بیوگرافی علی فیلم بین
گاهی لب های خندان از گونه های گریان بیش تر درد میکنند!