سلام... به نظر می رسد راجع مسایل تکنیکی فیلم با توجه به سابقه طولانی کارگردان حرف آخر را باید تنها در مقایسه با سایر فیلمهای جنگی زد و به نتیجه نهایی رسید چرا که صحبت راجع کارگردان هایی که کارخود را بلد هستند بسیار سخت است و نقاط ضعف و قوت هرکدام از کارهایشان خاص همان کار است باکمی متفاوت نسبت به کارهای قبلی یا حتی مقایسه با سایر همکارانشان... اما امروز دغدغه ما تنها ساخت فیلم خوب نیست که مهمتر از تکنیک و جلوهای ویژه میدانی و بصری محتوای فیلم است که در چنین دوران حساسی برای مخاطب ایرانی می تواند مهم و ارزشمند باشد... اساسا پرداختن به چنین سوژه هایی که دغدغه ملی نیست و بیشتر شکل و بوی مذهبی دارد و بصورت تاکیدی بحث برداشت ها و استنباط های دو گروه از یک منبع فکری است بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و اینکه این دغدغه خارجی تا چه حد می تواند به موضوعات داخلی کشور ما هم مرتبط شود جای بحث را باقی می گذارد که مفصل است... خوب از سوی دیگر با ساخت این فیلم هم بخشی از خشونت مذهبی یک گروه که شعار الله اکبر دارند را می بینیم و فراوانی جمعیت داخل گروهشان که از ملیت های مختلف هستند و سر صدایی که در منطقه ایجاد کرده اند و مبارزه در کشور سوریه و از سوی دیگر آن وحشت بیرون از ایران که حتی با یک سریال تلویزیونی هم سعی میکند آن را دوچندان کند ... یکباره فرو ریخته و این ضعف در تفکر داعشی را به خوبی نشان می دهد و ضعف در عملکرد آنها یک سوال واقعی را خاطر نشان می کند که اگر اینها به همین ساده گی احمق و بدون تدبیر هستند پس چرا جنگ با آنها اینقدر در سوریه به درازا کشید و اجازه دادند که منطقه را هم به بحران بکشند و ترس از داعش سراسر منطقه را مورد توجه قراردهد و حتی در بسیاری از موارد سبب شود که وحشت از اسرائیل را هم زیر سوال ببرد... این نوع نگاه در ساخت فیلم های جنگی یا همان دفاع مقدس هم به فراوانی دیده میشد وقتی که عراقی ها را ترسو و بزدل و احمق نشان می دادیم و سعی کردیم ایرانی را شجاع دلیر و بی پروا نشان دهیم درحالی که واقعیت چیز دیگری است ... سینما دروغ های بزرگ را به خوبی نشان داده است و خیلی ها هم آن را باورکرده اند اما سینما روی دیگری هم دارد که خوب دروغ گفتن یکی از رمزهای موفقیت آن است... جسارت فرزند امروز این آب و خاک که از پدری با سابقه حضور در جنگ ایران و عراق به نقطه از رشد و شکوفایی رسیده چندان جای تعجب ندارد و یا حتی همان سکانس پایانی که نشان از نجات مردم بی گناه دارد و بچه هایی که در حیاط مدرسه دیده می شوند و انفجار هواپیما در آسمان... این اتفاق و نشان دادن شجاعت جوان ایرانی حرف تازه ای نه برای مردم با خود دارد و نه برای کارگردانی که روابط انسانی زیادی را در فیلم هایش به نمایش گذاشته است... اما سوال اصلی این است که رسالت ما برای خرج میلیاردها تومان پول مردمی که تحت فشار های بین المللی هستند و در جامعه خود نیز دچار بحرانی اقتصادی ساختن چنین فیلم هایی چه دردی دوا می کند که باید برای ساختش یکسال از عمر عده ای صرف آن شود و رسالت پیامی مثبت را بردوش بکشد و یا حتی لذت ببریم از حرفهای تهیه کننده که فیلم در کشورهای دیگری هم فرصت اکران گرفته است... واقعیت های تلخی در جنگ های قومی و عقیدتی وجود دارد که سابقه هرکدام نه تنها در ایران که در تمامی کشورها حتی در میان مسیحیان و یهودیان و سایر ادیان بوده که جز تاسف چیزی باقی نگذاشته است اما پرداختن به هرکدام اگر برای مردم سودی نداشته باشد دیگر چه افتخاریست که باید به آن بپردازیم و هزینه کنیم؟ این پرسش در بسیاری از محافل مردمی قابل پیگیری است و قطعا تنها بحث زیبایی شناسی و فیلم شناسی نیست که مورد ارزیابی قرار می گیرد که محتوا مهمترین دغدغه نسل امروز ماست...
3 لایک
0نظر
بیوگرافی علیرضا حیدری
متولد تهران - کارشناس کارگردانی ازپردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنرو معماری آزاد تهران مرکزی... آغازفعالیت در سینما ۱۳۶۷ با بازی درفیلم دیده بان و ادامه فعالیت در سینما و تلویزیون... bit.ly/ARHeydariResume