علیرضا حیدری

سلام... این سریال را با همان تیتراژ که سعی دارد فضای فیلم فارسی و تیتراژهای سینمایی گذشته را به یاد تماشاگر بیاورد و هیچ تمهید جدید را برای سریال که در سال 98 پخش می شود را لحاظ نکرده باید قضاوت کرد حتی اگر تنها چند قسمت آن را دیده باشید بازی و نقش های تکراری از نقش آقا جلال گرفته تا نقش حامد و بازی خنثی مرد مقابلش که با او دوستی می کند و همه جا در اشتباهات و تصمیمات او حضور دارد اما مخاطرات کارهایشان فقط متوجه حامد است تا نقش خانم مسنی که خواستگاری حامد را از مادرش انجام می دهد و موضوع دلار و حتی قاچاق و آدمهای بد و آدمهای خوب که در فیلم فارسی های سینما بیشتر دیده ایم و یواش یواش دارد به تاریک خانه ذهنمان ته نشین شده و فراموش می شود باز هم با تیتراژ یک سریال ایرانی از شبکه سیما پخش می شود... بازی دختر عموی حامد که هیچ نکته مثبتی تا این لحظه پخش سریال نداشته درحالی که او بازیگر خوبی است... تکرار یک بازیگر در مجموعه ی تلویزیونی در حالی او را به عنوان مجری در سال گذشته بسیار دیده اند و یا مجری برنامه نوروزی و حتی تکرار فیلم های قدیمی او به نوعی به قصه قحط الرجالی در سیما دامن می زند و ای کارش برنامه سازان تلویزیون بیشتر به برخی از انتخاب هایشان دقت کنند و تنها به بستن قرارداد با ایده آل هایشان فکر نکنند و یه خورده به تخصصی تر شدن برنامه سازی در سیما هم فکر کنند و البته امیدوارم این روند در این سریال تغییر اساسی کند و خودش را نجات دهد...