"زیر پوست شهر" نوجوان بودم که این فیلم را دیدم.15 ساله.کنجکاو.جسور.بی باک.کاوشگر و شیفته سینما.یادم نیست چقدر بهای بلیطَ ش بود اما خوب بیاد دارم که در یک شب، سه بار پیاپی به تماشایِ آن نشستم و بعدها نسخه ویدئویی آن را خریدم.هنوزم مانند روز اول جذاب است. رخشان بنی اعتماد را همه می شناسیم. همسرش که مجری برنامه ورزشی بود و تهیه کننده است و دخترش را که از فردوسی و سعدی هم معروفتر است!! پس تعریف از وی را کنار می گذارم. "زرد قناری" و "بانوی اردیبهشت" و "روسری آبی" را که دیده باشید، میدانید بنی اعتماد بدنبال سانتیمانتالیسم رایج در سینما نمی گردد. دراماتیک می اندیشد و همه چیز را نسبی می نگرد. اما در زیرپوست شهر او بدنبال روایت یک درد است. درمانی برایش ندارد اما درد را خوب توصیف میکند. دردی که در دوران اصلاحات بر مردم می گذشت و هیچکس آن را نمی دید. درد تحول اجتماعی از هر سو. مانند آزادی های فردی و سیاسی. جناحگرایی. سیاستزدگی دانشجویان. فقر فرهنگی. فرار دختران. بی پولی بی حد و حصر. وعده های عمل نشده مسئولین. بازسازی شهر بدون نقشه قبلی(که کنایه از بازسازی بدون برنامه کشور داشت) و مشکلات کارگران و جوانان و غیره. این می شود موضوع این فیلم. از لحاظ تکنیکی اگر بخواهید زیرپوست شهر را تجزیه و تحلیل کنید؛ هنوز هم از خیلی از آثار ساخته شده جدید؛ سَرتَر و برتر است. بازی هایی اصیل از جنس هنر اصیل تئاتر. وقتی گلاب جانِ آدینه جایی بازی کند؛ یعنی یک تکیه گاه امن در فیلم هست. محسن قاضی مرادی هم شدیداً کاراکترش را بولد کرده و به نمایش گذاشته. بازی فروتن را نیز در این فیلم بیش از سایر آثارش دوست دارم. حتی باران کوثری هم خوب بازی کرده!! فیلمبرداری از نمای بالا، نشان دهنده خواست کارگردان بر اشرافیت بیننده بر فضای فیلم است. حتی جایی که فروتن از آسانسور بالا میرود تا معشوقش را ببینند؛ دوربین در آسانسور قرار دارد تا نشان دهد کاراکتر عباس وقتی به دیدن معشوقش می رود، حس بالاروندگی و برتری دارد. اینکه کارگردان شما را در جریان فیلم قرار دهد، کار هر فیلمسازی نیست. فیلم قصه گو ست. و ماجرای غصه های طوبی را روایت میکند. غصه ای که محدود به فرزندان خودش نمی شود. بلکه همه جوانان جامعه را دربرمیگیرد.طوبی که نمی تواند نسبت به معضلات جوانان کشورش بی تفاوت باشد و در پایان بندی فیلم داغ دلش را بروز میدهد. شیوه روایت قصه عالی ست. نه اغراق و گزافه گویی دارد و نه محتاط و محافظه کار است. رک و صریح و بی پرده و جسور حرف هایش را می زند. فیلم چارچوب دارد و رسالت هنر را رعایت کرده. شروع می شود. اوج می گیرد. و فرود می آید. هم شادی دارد و هم غم. موج سینوسی فیلم اجازه نمی دهد از دیدن آن خسته شوید. چالش هایی که در فیلم ایجاد می شود؛ درآمد هایی ست که در فیلم موج می زند. این فیلم سینماست. سینمای واقعی. فارغ از محتوی که من می پسندم؛فرم خوبی دارد و واقعگرایانه به مشکلات جامعه می پردازد و سیاهنمایی نمی کند. ببینیدش. خوب است :)
4 لایک
0نظر
بیوگرافی سید محمد موسوی
ما کمی عجیبیم. مشاهیر دنیایِ تصویر رو نمی بینیم.برای بی ارزش ترین ساخته های سینما سرودست میشکنیم. عجیبیم.