اگه به دنبال یک طنز هیجانانگیز با داستان متفاوت و غیرکلشه هستید، دزد و پلیس رو ببینید. شوخی های سریال به شدت استعارهای و لایه دومی هست. چقدر بازی خانم دهقان متفاوته! یعنی بعد از سریال ساختمان پزشکان، بازی در این نقش دومین بار بود که به من ثابت کرد بازیگر فوقالعادهای هست. دو شخصیت برق نورد و تشکر انصافا استثایی و قوی با هم بازی کردند سعید آقاخانی به نظرم نشون داده میتونه که خودش رو تکرار نکنه! برعکس چند کارگردان مطرح تلویزیون که نمیتونند خودشون رو تکرار نکنند! مثل سیروس مقدم و مهران مدیری و افشار. یک زمانی داشت طنزهای آپارتمانی معمولی میساخت ولی به سرعت خودش رو تغییر داد. ببینید این کار چقدر متفاوت از کارهای قبلی و حتی تلویزیون ماست. درود به آقاخانی
تازه اگر دردودل مهراب قاسمخانی رو درباره این سریال بشنوین که بهش 100 ستاره میدین. اینقدر سرِ فیلمنامه بهشون گیر دادن که نگو و بپرس. برای تأیید فیلمنامه تقریباً پوستشون کنده شده و پوست جدید ولی کلفتی درآوردن.
2 لایک
پاسخ دهید
1398/01/21
گزارش شما ارسال شد! متشکریم که در حفظ فضای فرهنگی منظوم ما را یاری میکنید
بله متأسفانه همه چی دست ممیزی بازها ست.این درددل خود مهراب قاسمخانی درباره همین سریاله.بخونینِش.جالبه :) تو صفحه اینستاگرامِش نوشته بود.
""توی طرح اولیه ای که نوشتم، تمام محله ای که خانواده شقایق و هومن زندگی میکردن دزد بودن و فقط با دزد ها وصلت میکردن. زن ها و مردای خانواده بهنام هم به صورت موروثی پلیس بودن و اونا هم فقط با پلیس ها ازدواج میکردن. قصه هم از یه جایی "رومئو و ژولیت" میشد. عشق یه پلیس و یه دزد.
همون اول گفتن یه خانواده پلیس اصلاً نمیشه و اجازه نداری با پلیس شوخی کنی. ما هم گفتیم چشم و فقط بهنام پلیس شد. بازنویسی شد. گفتن یه محله دزد نمیشه و توهین به محل محسوب میشه. گفتیم ما که اسم محل رو نیاوردیم. گفتن به هر حال میشه محدوده اش رو تشخیص داد. گفتیم چشم. بازنویسی کردیم و تبدیل شد به یه خونه با چندین خانواده که همه شون دزدن. گفتن نمیشه و این مفهوم رو القا میکنه که همه مردم دزدن. یه نفرشون دزد نباشه. گفتیم چشم. یه شخصیت غیر دزد بین همسایه ها اضافه کردیم. گفتن نمیشه. اگه این دزد نیست چرا لو نمیده بقیه رو؟ گفتیم یه کاری میکنیم ندونه. گفتن اون وقت معنیش این میشه که تنها کسی که دزد نیست احمقه. بازنویسی شد. فقط چند تا همسایه دزد شدن. گفتن مادر خانواده دزد نباشه. توهین به مقام مادره. بازنویسی شد و مادر رو کلاً حدف کردیم. گفتیم مرده. گفتن حالا توهین به مقام پدره. بازنویسی شد. پدر رو هم تبدیل کردیم به دزد توبه کرده... تهش هم به هیچ قیمت راضی نشدن شقایق و بهنام به هم برسن. حتی گفتیم شقایق دزدی رو کنار میذاره و توبه میکنه... نشد...""
3 لایک
پاسخ دهید
1398/01/22
گزارش شما ارسال شد! متشکریم که در حفظ فضای فرهنگی منظوم ما را یاری میکنید
بیوگرافی الهام فرهنگ
علاقمند به نویسندگی و بازیگری زندگیم رو گذاشتم کلی فیلم نگاه کردم و از فیلم دیدن خسته نمیشم
""توی طرح اولیه ای که نوشتم، تمام محله ای که خانواده شقایق و هومن زندگی میکردن دزد بودن و فقط با دزد ها وصلت میکردن. زن ها و مردای خانواده بهنام هم به صورت موروثی پلیس بودن و اونا هم فقط با پلیس ها ازدواج میکردن. قصه هم از یه جایی "رومئو و ژولیت" میشد. عشق یه پلیس و یه دزد.
همون اول گفتن یه خانواده پلیس اصلاً نمیشه و اجازه نداری با پلیس شوخی کنی. ما هم گفتیم چشم و فقط بهنام پلیس شد. بازنویسی شد. گفتن یه محله دزد نمیشه و توهین به محل محسوب میشه. گفتیم ما که اسم محل رو نیاوردیم. گفتن به هر حال میشه محدوده اش رو تشخیص داد. گفتیم چشم. بازنویسی کردیم و تبدیل شد به یه خونه با چندین خانواده که همه شون دزدن. گفتن نمیشه و این مفهوم رو القا میکنه که همه مردم دزدن. یه نفرشون دزد نباشه. گفتیم چشم. یه شخصیت غیر دزد بین همسایه ها اضافه کردیم. گفتن نمیشه. اگه این دزد نیست چرا لو نمیده بقیه رو؟ گفتیم یه کاری میکنیم ندونه. گفتن اون وقت معنیش این میشه که تنها کسی که دزد نیست احمقه. بازنویسی شد. فقط چند تا همسایه دزد شدن. گفتن مادر خانواده دزد نباشه. توهین به مقام مادره. بازنویسی شد و مادر رو کلاً حدف کردیم. گفتیم مرده. گفتن حالا توهین به مقام پدره. بازنویسی شد. پدر رو هم تبدیل کردیم به دزد توبه کرده... تهش هم به هیچ قیمت راضی نشدن شقایق و بهنام به هم برسن. حتی گفتیم شقایق دزدی رو کنار میذاره و توبه میکنه... نشد...""