فیلم"من دیه گو مارادونا هستم" اثری جالب توجه و قابل تحسین از بهرام توکلی ست که مابین آثار معمولی او، یک نقطه روشن محسوب میشود. کارگردان "اینجا بدون من" اینبار سراغ ژانر فانتزی رفته است و میخواهد با وفاداری به اصل دیالوگ گو بودن فیلمنامه، پیامی کوچک به مخاطب ارائه دهد. او این پیام را در قالبی شبهِ طنز بیان میکند. اما در این قالب شبه طنز نیاز به بازیگرانی دارد که هم در آثار طنز و هم آثار دراماتیک و اجتماعی بازی کرده اند. "گلاب آدینهِ" جان، یکی از بهترین انتخاب ها بود. بازیگر فیلمهای"مهمانی مامان" "زردقناری" "زیرپوست شهر" "وقتی همه خواب بودند"؛ که در ارائه بازی باورپذیر و واقعگرایانه در تمام ایران شُهره است، در این فیلم نیز از شهرت خود دفاع میکند و با بازی در دو نقش با دو گریم و دو نوع بیان و دو شخصیت متفاوت؛ زبده و خبره بودن خویش را به رُخ میکشد. در بررسی بازیِ بازیگران فقط باید گفت تمامیِ مجموعه بازیگران از هومن سیدی و پانته آ پناهی ها گرفته تا صابر ابر و مهسا علافر؛ همه و همه زیر چتر و در سایه این بانوی بزرگ سینمایِ ایران بودند. پس بهتر است درباره بقیه بازی ها چیزی نگوییم. اما بغیر از بازی های فانتزی و جالب بازیگران، اینکه این فیلم جزو سینمای قصه گو ست خیلی عالی بود. سینمای قصه گو یکی از فراموش شده ترین اجزایِ سینما در ایران است. شیوه روایت قصه با مونولوگ "سعید آقاخانی" و نریشن او، فلشبک های بجا، ردوبدل شدن جواب بین کاراکترها و نریتور(narrator)، دو پایانبندی متفاوت و لحن غیرجدی داستان؛ همه و همه از مزایای این فیلم است. البته شاید صحنه آخر کمی رنج آور باشد و غیرقابل تحمل. که میتواند دلیل کارگردان بر عدم طنز بودن قصه باشد. این فیلم برتریِ خاصی از لحاظ تکنیکی نسبت به آثار هم عصر خود ندارد اما باب جالبی را بر دیده مخاطب می گشاید و آنهم شوخی با سینماگران و نویسندگان و فیلمسازان است. کاری که به ندرت در سینمای ایران دیده میشود و اگر هم هست، ناشیانه و مبتذل ست. اینکه عامدانه با همکاران خویش شوخی کنی و رنجشی در شوخی تو نباشد، هنرمندی میخواهد که "بهرام توکلی" داشت. همین:)
2 لایک
0نظر
بیوگرافی سید محمد موسوی
ما کمی عجیبیم. مشاهیر دنیایِ تصویر رو نمی بینیم.برای بی ارزش ترین ساخته های سینما سرودست میشکنیم. عجیبیم.