بعد از فیلم خوب«بی پولی» و فیلم بد «آرایش غلیظ»،حمید نعمت الله این بار در «رگ خواب» بدنبال روایت داستانی از عشق نافرجام و تباهی یک زن میرود. قصه زنی بنام مینا(با بازی لیلا حاتمی)که درمسیر این عشق،تمام خودش را نثار میکند اما دست آخر جز بی وفایی و درماندگی،چیزی نصیبش نمیشود.«رگ خواب» قصه تلخ وگزنده ای از بطن جامعه امروز است و روایتگر خوبی از تلخ کامیها و شکستهای عاطفی زنان ودختران این اجتماع.قصه خوب،پرداخت دقیق شخصیتها،فیلمبرداری خوب(که درکمال تعجب حتی کاندید جشنواره فجر هم نشد!)کارگردانی خوب و ازهمه مهمتر،نقش آفرینی کم نظیر لیلا حاتمی که سکانس به سکانس حضورش را تبدیل به یک آموزشگاه بازیگری کرده(ارجاع میدهم به سکانس خوردن غذای گربه یا صحنه تصادف در بزرگراه که بازی لیلا بی نظیر است)،موسیقی دلچسب و صدای ناب همایون شجریان،رگ خواب را به رغم برخی کاستی ها و تمام تلخی هایش،به فیلمی دوست داشتنی تبدیل کرده. «آهای غمی که مثل یه بختک،رو سینه من شده ای آوار...از گلوی من،دستاتو بردار...»