جالبه بجز دوستمون آقای فرهمند و محمودزاده که سخنشون رو باز کرده و توضیح دادن،عمدتاً کلی حرف زدن و انتظار بیشتری رو طلب کردن از آقای تبریزی بدون اینکه خودشون این انتظاری که طلب کردن رو توضیح بدن،در مجموع به نظر من فیلم بدی نبود صحنه های خوب داشت صحنه های بد هم داشت،به نظرم جمع بندی و پایان درستی داشت و نویسنده کار در انتها تونست به حرفی که در ذهن داشت برسه و اون رو بیان کنه و استارت این حرف هم در همون کافه در ترکیه زده شد که خواننده درباره برادر می خوند اما دوستانی که این کار رو با مارمولک مقایسه می کنن در حقیقت دارن به خودشون ظلم می کنن چون سبک و سیاق مارمولک کاملاً با این فیلم متفاوت بود.