«تماشای یک تئاتر ضعیف در سینما...!» وقتی قرار است یک کارگردان تئاتر،اثری را در مدیوم سینما بسازد،باید به اصول اولیه سینما وفادار باشد.بااینکه تئاتر و سینما از خیلی جهات به هم شبیهند،اما وقتی به جای تماشاچی زنده،پای دوربین به صحنه باز میشود همه چیز باید با لنز دوربین هماهنگ شود.از انتخاب کادر،نورپردازی وحرکات دوربین،تا میزانسن و دکوپاژ و حرکات بازیگران.«سرکوب»نخستین ساخته رضاگوران کارگردان باسابقه تئاتر در مدیوم سینماست که متاسفانه فیلم بسیار بدی است!در واقع باید گفت اصلا فیلم نیست!بلکه بیشتر به یک تئاتر ابزورد شبیه است!با فیلمنامه ای ضعیف،سراسر ابهام و سرشار از سوالات بی جواب!از چرایی تنفر دختران از پدرشان گرفته تا مرگ مشکوک برادر وحضور مبهم و چندپهلوی دختر خدمتکاری که دائم درحال غر ولند و بد وبیراه گفتن است!حرکات ناشیانه دوربین،دیالوگهای به شدت شعاری و زمخت!بازی بد بازیگران که نوع حرکت،میمیک و زبان بدنشان اصلا درقواره سینما نیست!ضعف عمده در شخصیت پردازی،به طوریکه تماشاچی حتی تا پایان فیلم،درک درستی از شخصیت دختران و مادر و کارگر خانه پیدا نمیکند و با انبوهی از سوالات بی جواب مواجه است!اینکه فیلمساز برای تعریف کاراکترهایش،به چند المان یا دیالوگ شعاری والکن اکتفا کرده،برای بیننده اصلا کافی نیست وخوراک مناسبی به تماشاگر نمیدهد.قصه فیلم،مصداق بارز یک طرفه به قاضی رفتن است!اینکه شخصیت پدر،بااین حجم از پستی و قصاوت که بدلیل پرداخت ضعیف فیلمنامه،فقط در دل دیالوگهای دختران میتوان آنرا دریافت،اصلا درفیلم حضور ندارد تا از خودش دفاع کند!یا برای درک بهتر چنین موجودی،درطول فیلم هیچ تصویر یا فلش بک درستی از او ارائه نمیشود،بزرگترین نقطه ضعف سرکوب است.سرکوب یک فیلم تک لوکیشن است و این نکته نیز به پیشینه تئاتری کارگردان بازمیگردد که تعمدا با محدود کردن مکان ساخت فیلم،قصد تداعی یک صحنه نمایش را در ذهن مخاطب داشته،غافل از اینکه این فضای مخوف وکسالت بار،هیچ تاثیرمثبتی بر جذابیت فیلم نداشته.علاوه بر مکان،نماهای گرفته شده و حرکات بازیگران،فیلم را بیشتر شبیه یک خانه ارواح کرده که روحهای سرگردانش،هرازگاهی ظاهر میشوند،بینشان دیالوگی رد و بدل میشود،در مذمت شخصیت پدر سخن میگویند و باز غیب میشوند!!انتخاب غلط باران کوثری که ذاتا هیچ شباهتی به یک خدمتکار ندارد!حضور کاملا خنثی و بی تاثیر جمشید هاشم پور،بازی بد رویا افشار در نقش یک مادر آلزایمری که برای نشان دادن نسیانش،گاهی فقط اسم دخترها را اشتباه میگوید!از نقاط ضعف سرکوب به شمار میروند.در پایان باید گفت،اینکه اهالی تئاتر به سمت سینما کشیده شوند،اصلا چیز بدی نیست.کمااینکه بسیاری از فیلمسازان و بازیگران موفق سینمای دیروز و امروز ایران،پیشینه تئاتری دارند.اما اینکه عده ای که از قضا،در عرصه تئاتر بسیار هم موفق هستند،با ساخت چنین آثار ضعیفی که اصلا در قواره سینما نیست،گذشته درخشان تئاتری خودرا زیر سوال ببرند،جای تاسف دارد.
عذرخواهی میکنم.شخصا به شدت از زیاده گویی گریزانم!اما گاهی برای درک بهتر خواننده مطلب،باید به تفصیل موضوع رو باز کرد واین باعث طولانی شدن نقد میشه.از لطف وتوجه شما سپاسگزارم🌺🌺
3 لایک
پاسخ دهید
1398/06/13
گزارش شما ارسال شد! متشکریم که در حفظ فضای فرهنگی منظوم ما را یاری میکنید
از شما ممنونم آقای فرهمند راستش من تصمیم داشتم تا چند روز دیگه فیلم سرکوب رو ببینم که بیشتر به دلیل بازیگران خوب و به نامش بود اما با خوندن نقد شما به کل پشیمان شدم !
2 لایک
پاسخ دهید
1398/06/13
گزارش شما ارسال شد! متشکریم که در حفظ فضای فرهنگی منظوم ما را یاری میکنید
خواهش میکنم.لطف دارید🌺البته یک جمله معروف هست که میگه هرفیلمی ارزش یکبار دیدن رو داره.ضمن اینکه این نقد ونظر بر اساس سلیقه شخصی بنده نوشته شده،شاید همین فیلم سرکوب،فیلم محبوب شما یا شخص دیگه ای باشه.بازم از توجهتون سپاسگزارم🌺
1 لایک
پاسخ دهید
1398/06/14
گزارش شما ارسال شد! متشکریم که در حفظ فضای فرهنگی منظوم ما را یاری میکنید
راستش من تصمیم داشتم تا چند روز دیگه فیلم سرکوب رو ببینم که بیشتر به دلیل بازیگران خوب و به نامش بود اما با خوندن نقد شما به کل پشیمان شدم !