فیلم از لحاظ فنی و ساختاری ارزش بالایی ندارد و تعریف شخصیتها و جایگاه آنان بخوبی شکل نگرفته همچنین تناقصات فروان دارد بعنوان مثال ظاهرا" حیدر و رحمت برادر هستند ( اما بطور واضح مشخص نمیشود) اما در بخشی از فیلم خواهر حیدر به او میگوید که پنهانی با رحمت عقد کردیم در حالیکه اگر این دو برادر باشند خواهر انها نیز مشترک است یا وقتی حیدر که مرد بسیار غیرتی و پایبند به اصول اخلاقی و غیرتی است پس از اینکه میفهمد خواهرش پنهانی عقد کرده و باردار است بسیار عادی رفتار میکند و حتی یک سوال هم از خواهرش نمی پرسد همچنین فیلم مانند سایر اثار مهدی ژورک و سیروس الوند پایانی کلیشه ای و کاملا مشخص شده دارد بگونه ای که همانگونه که مشخص میباشد فیلم با چاقوکشی و مرگ پایان می یابد یعنی چاقو خون ریختن و قول و قسم مولفه های اصلی آثار ژورک- سیروس الوند میباشد و گویی تمام دغدغه های این دو همینهاست و تم اصلی اکثر فیلمهایشان به این صورت است که یک فرد ظالم و زورگو وجود دارد و خانواده ای را آذیت و تهدید می کند و هیچکس در ان شهر توان مقابله با وی را ندارد و یک قهرمان از شهر دیگر باید بیاید و انتقام همه را بگیرد در مجموع نقطه ضعف و منفی این میباشد که زنان ایرانی که شوهرشان را از دست می دهند یا طلاق میگیرند همگی شان باید در کاباره مشغول بکار خوانندگی شوند و گویی تمام زنان هنرمند و صدا و رقص بسیار عالی دارند که به محض شروع به کار در کاباره رونق بسیار گرفته و درامد زیادی را نصیب مدیر آن می نماید و ضعف بسیار دیگر این فیلم و موارد مشابه به نوعی توهین به فرهنگ ایرانی است یعنی خانمی که بدلایل مختلف طلاق گرفته یا شوهرش فوت می کند هیچ منبع درامدی ندارد و فقط و فقط باید در کاباره کار کند و ظاهرا خانواده این زن (پدر مادر و برادر و ..) هیچگاه حضور ندارند یا زختر خود را رها می کنند یا هیچگونه حمایتی از دخترشان در این شرایط سخت نمیکنند که زن باید به کارهای غیر سالم تن دهد