بازیگران : محمد تقی کهنموئی ، فریبا فخیم زاده ، مهدی فخیم زاده ، فرزانه تأییدی _ در نقش گلی یوسفی _ آرش تاج ، منوچهر فرید ، علیرضا شعاعی _ در نقش افسر پلیس _ ، محمد ورشوچی ، سنجری ، کیومرث ملک مطیعی ، کهن افراد فنی : صفر عبدلی ، سیامک عابدی ، علی اخوان مراحل فنی : استودیو فیلمکار چاپ و لابراتوار : علیرضا کریمی ، علی عاطف خرم صدابردار : احمد احمدپور ، احمد صفری مونتاژ : حسن مصیبی دستیار فیلمبردار : هدایت دریانی مدیر تولید : حسن شباهنگ موزیک و میکس : روبیک منصوری سرپرست گویندگان : منوچهر اسماعیلی فیلمبردار : رضا بانکی نویسنده و کارگردان : مهدی فخیم زاده طبق آنچه آقای مهدی فخیم زاده در کتاب « سینما و من: چگونه به سینما راه یافتم » نوشته اینطور فهمیده می شود که طرح ده صفحه ای اولیه را خود ایشان نوشته و بعد برای دستیارش آقای محمد یوسفی _ که در تیتراژ آغازین به عنوان تهیه کننده نامش ذکر شده_ و چند نفر دیگر خواند ، هنگام اعدام تهرانی شکنجه گر معروف ساواک در اوایل تیرماه 1358، نگارش فیلمنامه هنوز تمام و فیلم « جنگ اطهر » آقای محمد علی نجفی _ اولین مسوول امور سینمایی پس از انقلاب که خرداد سال ۱۳۵۹ استعفا داد و البته تا اواخر تیرماه آن سال به کارش ادامه داد _ هنوز اکران نشده بود ، ابتدا آقای رضا شمشادیان ، کریم رشتی زاده یا کریم امیر فرزان را به عنوان سرمایه گذار و تهیه کننده به آقای فخیم زاده معرفی کرد ، رشتی زاده / امیر فرزان با ایشان به عنوان کارگردان ، بازیگر و فیلمنامه نویس قرارداد بست اما پس از مدتی به دلیل دخالت در فیلمنامه _ مثلاً گفته بود بهتر است نقش زن فیلم را فروزان بازی کند ! _ و توقعات نابجا با آقای فخیم زاده دچار اختلاف شد _ بعداً کریم رشتی زاده به دلیل همکاری در کودتای ناکام نوژه اعدام شد! _ و بار دیگر آقای فخیم زاده تهیه کننده فیلم شد ، بر اساس آنچه ایشان در کتاب « سینما و من » نوشته شخصیت فیلم بیماری اسکیزوفرن از نوع پارانویا بود و دو ماه بعد فیلمبرداری تمام شد فیلمبرداری این فیلم در تابستان یا پاییز سال 1358 آغاز شده و کمتر از ۲ ماه طول کشید، ۲۰ روز در شمال و بقیه در تهران فیلمبرداری شد ، شخصیت اصلی فیلم از یکی از بیمارانی که آقای فخیم زاده در جوانی در بیمارستان روانی تبریز دیده بود _ به نام عباس _ الهام گرفته شد ، لوکیشن های فیلم : آپارتمانی خالی از سکنه سر میدان فردوسی بعنوان خانه امیرخان و دفتر کار آقای فخیم زاده بعنوان خانه پدری گلی انتخاب شد ، مدرسه خواهر گلی هم در شرق تهران بود ایده پوشانده شدن شخصیت زن فیلم با لجن برای فرزانه تاییدی بود ، او پیشنهاد کرده بود برای نشان دادن دگرگونی روانی و حالت درونی دیوانه شدن در گل و لای بیافتد و صورتش لجنی شود و قبول کرد که به مدت ده روز صورتش لجن مال شود تا صحنه مرداب انزلی در بیاید ۵۵۰ هزار تومان خرج فیلم شد البته بدون احتساب دستمزد خود آقای فخیم زاده بعنوان تهیه کننده ، کارگردان ، فیلمنامه نویس و بازیگر ؛ فرزانه تاییدی ۴۰ هزار تومان گرفت و فیلمبردار هم ۳۰ هزار تومان ، آقای فخیم زاده پس از حادثه هفت تیر ۱۳۶۰ با سینماها گفتگو کرد و فیلم را برای اکران فرستاد ، فیلم سه هفته در تهران روی پرده سینماها _ از جمله سینما کاپری با مدیریت مهدی میثاقیه _ به نمایش درآمد و ۹۵۰ هزار تومان فروخت ، علاوه بر این در تعدادی محدود از سینماهای شهرستانها نیز به نمایش درآمد و سه ماه بعد پروانه نمایش فیلم لغو شد اما پس از لغو پروانه نمایش ، آقای فخیم زاده برای اینکه افراد بیشتری فیلم را ببیند کپی ویدئو فیلم را بصورت رایگان در اختیار یکی از شرکت های تکثیر نوار قرار داد و آن شرکت هم فیلم را به صورت ویدئوکاست پخش کرد
0 لایک
0نظر
بیوگرافی احسان اسماعیلی شهمیرزادی
علاقه مند به فیلم های قدیمی ساخته شده پس از انقلاب اسلامی