ایستگاه اتمسفر در بهترین حالت یک فیلم متوسط است که نه مخاطبش را خیلی بیزار و عصبانی میکند نه خیلی روی او تاثیر میگذارد. شخصیت های فیلم بد پردازش نشده اند اما داستان و درام فیلم آنقدر ضعیف و کم رمق است که نمیتواند مخاطب را با آنها همراه کند ، در نتیجه رشته ی ارتباط بیننده با فیلم گسسته شده و گره افکنی ها و گره گشایی ها بی تاثیر و عقیم میشوند. کارگردانی فیلم نیز چنگی به دل نمی زند ، غافلگیری ها هم آنقدر خنثی و بی تاثیر اجرامیشوند که حوصله ی تماشاگر سر میرود. موسیقی هم خیلی به کمک فیلم نمی آید و تاثیر چندانی ندارد. ایستگاه اتمسفر اما یک بازی بسیار عالی دارد که متعلق به رویا افشار است. افشار با هنرمندی لحظات پر رنج "لعیا" را در سکوت به تصویر میکشد و بیننده را با خود همراه میکند.محسن کیایی هم بازی نسبتا خوبی دارد و شاهرخ فروتنیان در یک نقش متفاوت توانایی هایش را نشان میدهد، ژاله صامتی هم با وجود این که بازی بسیار خوبی دارد اما مدتهاست در نقش یک زن عامی و پرحرف کلیشه شده است و این جا هم همان کلیشه را باظرافتهایی تازه ایفا میکند. در کل ایستگاه اتمسفر یک فیلم اول معمولی است که بیشتر به درد تلویزیون میخورد تا پرده نقره ای سینما.