"ناخدا خورشید" ناخدای یک لنج بارکش در سواحل جنوب خلیج فارس است که در بندر لنگه اقامت دارد. بعد از ترور نخستوزیر در سال 1341، ناخدا گروهی را به سواحل جنوبی خلیج فارس میبرد. یک دلال در این ماجرا مداخله میکند و یک گروه تبعبدی که افراد شروری هستند بعد از کشتن یکی از فروشندگان مروارید قصد فرار از بندرلنگه را دارند و ناخدا را راضی به انتقال آنها به خارج از کشور میکنند. در موقع انتقال آنها بین این افراد فراری و ناخدا و دستیارانش برخوردهائی ایجاد میشود. فراریها کشته میشوند و ناخدا و لنج درحالیکه ناخدا نیز تیر خورده است به صورت سرگردان به ساحل برمیگردند.