هنگامی که استاد کالج پیتر پرود شروع به تجسم فکری از تجسم قبلی می کند، او به مراتب به مکان ای که او قبلا نرسیده است، اما به سختی آشنا است. به نظر میرسد که او به زودی با نیروی کیهانی به او میرسد، او به زودی خودش را در شرکتی از همسر تجسم قبلیش پیدا میکند. این زن، مارسیا کورتیس، ویژگی های شگفت انگیزی در پیتر را که با شوهر مرده او، جف، به اشتراک می گذارد، به رسمیت می شناسد. حتی صدای صدای او گاه به نظر می رسد که مرد مرده است. پیتر به صورت عاشقانه به ان کورتیس تبدیل می شود که دخترش بوده یا دخترش بوده (دختر جف و مارسیا). خانم کورتیس، به رسمیت شناختن ماهیت سستی رابطه خود، تلاش می کند تا دو جوان را از هم جدا نگه دارد. اما چطور؟ آیا او راز وحشتناک از آخرین نکته که او با شوهرش به اشتراک گذاشت، به منظور حفظ این مرد از دخترش (خود)؟