این فیلم در اوایل دهه 1980 آغاز می شود. جوان مارتین اشیر یک اتوبوس برای کانادا گرفت. او با یکی دیگر از نوجوانان اتوبوس Matt Soulsby ملاقات می کند. هنگامی که اتوبوس شکستن، تصمیم گرفتند یک ماشین را اجاره کنند و به سیاتل رانندگی کنند. در جاده، ماشین یک تایر مسطح می شود و مت شروع می کند که تایر مارتین را تغییر دهد و در مورد اینکه چگونه او و Matt در همان ارتفاع قرار دارند و به سرعت مت را در راه یک کامیون در حال چرخش ایجاد می کنند، باعث می شود که یک اتفاقی بزرگ رخ دهد که مت و راننده هم مرگ او گیتار مت را گرفت و آواز خواندن را مانند مت انجام داد. بیست سال بعد، یک پروفسور FBI، الیانا اسکات به کانادا می آید تا به قتل مارتین اشیر، قاتل سریال که چندین مرد را کشت و هویت خود را حفظ کرد، به قتل برسند. مادر مارتین ادعا می کند که مارتین را در شهر كبك دید و به پلیس گفت كه مارتین شر است. پلیس نیز یک شاهد عینی دارد که جیمز کاستا را دیده است که عاصر آخرین قربانی خود را کشته است ...