دختری عاشق مرد جوانی است که در خانوادهشان با او بزرگ شده است.عموی دختر که چشک به ثروت دختر دوخته قصد دارد او را به ازدواج پسرش درآورد.به همین جهت مشکلاتی برای مرد جوان پیش میآورد.اما چون پیش نمیبرد به پسرش فرمان قتل او را میدهد اما طی حادثهای پی میبرد که پسر جوان، فرزند گمشدهی خود اوست و به همین جهت خود را به سرعت به مرد جوان میرساند تا او را از مرگ برهاند اما خودش هدف گلوله قرار میگیرد و در آخرین لحظات زندگی از مرد جوان میخواهد که برادر خطاکارش را حمایت کند.