مرد جوانی در جستجوی پدر خویش است که خالی در نقطهای از بدنش نشان شناسایی او است. او همه جا را زیر پا میگذارد تا پدرش را بیابد. پدر مرد متمولی است که به لحاظ موقعیت اجتماعیاش حاضر نیست واقعیت آشکار شود. و بالاخره عاطفه پدریش باعث میگردد که او خود را به پسرش بشناساند.