رون کلارک، که هنوز هم در اوایل دوران حرفه ای خود است، آموزش زندگی پایدار خود را در مدرسه ابتدایی شهر خود در شهرک شمالی کارولینای شمالی، مدرسه ای که او توسط همکارانش و دانش آموزانش برای روش های نوین تدریس خود که به مناسبت افزایش نمرات آزمون در عوض، او تصمیم می گیرد به دنبال یک کار آموزشی در یک مدرسه مرکزی شهر سخت نیویورک که در آن او احساس می کند که می تواند مفید باشد. او در نهایت در مدرسه ابتدایی Inner Harlem مشغول به کار است، جایی که دانش آموزان با توجه به توانایی هایشان تفکیک می شوند. به عنوان کلارک سفید و "خوب" به دنبال، اصلی ترنر می خواهد او را به کلاس افتخاری اختصاص دهید، به خصوص به عنوان امنیت شغلی ترنر بستگی به نمرات آزمون خوب است. کلارک، با این حال، می خواهد به کلاس های محروم ترین دست یابد. او به سرعت می آموزد که جنگ بین خواسته ها و خواسته هایش بین دانش آموزان و دانشجویان ناخوشایند او خواهد بود تا ببیند چه کسی می تواند دیگران را فراموش کند. اما او همچنین می آموزد که او باید آنها را به صورت جداگانه و جمعی در سطح خود درک کند تا بتواند از آنها برای رسیدن به آنها استفاده کند تا بتواند مواد استاندارد شده را به آنها آموزش دهد. اما حتی بهترین برنامه های ارائه شده را می توان با رویدادهای پیش بینی نشده، مانند بیماری و رفتار دیگران خارج از کنترل خود، تغییر داد. و او باید بر پیشگویی خود برآمده از شکست در ایجاد حس ارزش در دانش آموزان غلبه کند. از طریق این همه، او توسط ماریسا وگا، پیشخدمت زیبا در رستوران که در آن زمان کار پاره وقت کار می کند، پشتیبانی می شود.