این کلیسای کلاسیک به یک داستان خیالی که در سال 490 قبل از میلاد، زمان جنگ های پزشکی که طی آن ارتش های ایران با دنیای باستانی سر و کار دارند، می گوید. فیلیپید به عنوان فرمانده سپاه پاسداران، که انتظار میرفت که از آزادی شهر و ایالت دفاع کند، یک سال پس از تعقیب Hippias ستمدیده، به پیروزی برسد. هواداران آتنی از هیپپی ها توطئه می کنند و امیدوارند که فیلیپید را از طریق ازدواج با خادمین گران Charischer Theocrites کنار بگذارند و بنابراین محافظ را خنثی می کنند. او نمیتواند از او خجالت بکشد، زیرا قلبش یک دختر جوان قبل از یادگیری نام او آندرومدا، دختر Creuso است. به نظر می رسد همه چیز شخصی، زمانی که اخبار از بین می رود که پادشاه پادشاهان پادشاهان پادشاهان ایرانی، ارتش گسترده داریوش را در یونان راه می دهد، امیدوار است که تقسیم داخلی آن فتح آن را پیاده کند. Theocrites سرزنش Miltiades به نگه داشتن نگهبان مقدس برای دفاع از معبد Pallas پس از شکست احتمالی، و پیشنهاد می کند به جای مذاکره با شرایط با داریوش، اما گفت: اتحاد با اسپارت می تواند کشور هلنی را نجات دهد. فیلیپیدز سفر را انجام می دهد و با تلاش های توطئه گران، تلاش های شیطانی بر زندگی اش را ادامه می دهد؛ او در طی حمله ایران به تعداد بیشتری از نیروهای موتلفه نیروهای مسلح، با حمله اسپارت، روبرو شد. چارس، پس از قرائت دستورالعمل های داریوش، به مرده ها می رسد و می گوید که ناوگان فارسی، که اکنون توسط Theocrit ها دروغ می گوید، به سمت پایرئوس می رود تا آتن را بگیرد. میلتیادز فیلیپید را به پیش می برد تا با سربازان مقدس ازدواج کند تا زمانی که سربازانی که امیدوارانه پیروز می شوند وارد شوند و بعد از سفر خطرناک آنها کار بزرگی انجام می دهند و نشان می دهند که ورزشکاران برتر می توانند تاکتیک های سنتی دریایی را بهتر انجام دهند ...