لیام از ایرلند به ایالات متحده خارج می شود، جایی که او در برونکس مستقر می شود. او در یک کمربند متعلق به ماریو ایتالیایی کار می کند و با دیگر مهاجران غیرقانونی زندگی می کند که می ترسند که از کشور خارج شوند و از زندگی خود در زندگی جدیدشان، از جمله پسر عمویش دس، اطمینان نداشته باشند.