رابرت "تانک" برای دکتر مگوری شروع به کار می کند تا با استفاده از کار آندره تولون، عروسک را برای دکتر به ارمغان بیاورد. رابرت شروع به عشق به دختران پزشک، جین می کند. دکتر به بی رحم به رابرت، پزشک سعی دارد یک "مسابقه ای کامل" از انسان های عروسکی ایجاد کند. جین "عروسک مات" را پیدا می کند که از دستیار اولش است. او به زودی به عقب برمیگردد تا پدرش را ببیند که توسط عروسکها بریده شده است، موفق شده است انسان زنده، رابرت را به عروسکی تبدیل کند که حک شده است.