یک مامور بیگانه از یک مأمور همراه با شیکاگو که با آرامش "یک ایده عالی" برای موفقیت موفق است، به حرکت در شب می رود. وقتی یک همسر فاحشه در مورد از دست دادن سرنوشت او شکایت می کند، زندگی او به نوبه خود عجیب و غریب است. شریک او، با شنیدن وضعیت، نشان می دهد که آنها خود را با استفاده از مرگی در شب به عنوان مجتمع خود پر می کنند. در مقابل قضاوت بهترش، او به این ایده صحبت می کند، فقط به این نتیجه می رسیم که بیشتر از رئیسش است که مخالف این بیت کارآفرینی است.