یک گروه از زندانیان قبیلۀ کار اجباری سابق، یک شبکه زیرزمینی را برای شکار رهبران نازی تشکیل داده است که هنوز در حال شل شدن هستند. در یک جلسه پنهانی در پاریس، آنها درباره کار با فرمانده سابق آشویتس، کارل بروچمن، که از 12 سال در لندن تحت هویت کاذب کارل لوتر زندگی می کنند بحث می کنند. آنها تصمیم می گیرند که قانون را در دست خود بگیرند و داوود خود را به لندن بفرستند. او کمیسیون را با ترس از لتور شروع کرد تا واکنش های او را ببیند. لتر در حال حاضر عصبی است، زیرا روزنامه ها در مورد ضبط ایشمان نوشتند. هنگامی که او متوجه می شود که کسی به آپارتمانش شکسته شده و یک آینه ی شکاری را رنگ کرده است، او وحشت زده می شود. او حساب بانکی خود را از بین می برد، کیسه ای را با تمام پول نقد اش می کشد و بعد از آن دیوید می رود. او در یک باشگاه شبانه قرار می گیرد، جایی که مالک جنایتکار به زودی متوجه می شود که لوتر هدف مورد نظر برای اخاذی است. خواننده جنی برایش تاسف دارد و او را در آپارتمان خود پنهان می کند. به نظر می رسد که او یهودی است و به عنوان یک کودک در آشویتس زندانی بود. لوتیر آخرین تلاش را برای فرار از کشور انجام داد، نه تنها توسط شکارچیان نازی، بلکه همچنین گانگسترها.