آرش که عکاس و خبرنگار ساواک است برای ماموریتی به همراه فخیمی و دکتر گلزار به رامسر میآید ساواک دختری بهنام شیده موسویان را که اسناد و مدارک مهمی را که مربوط به سران مملکلتی را به همراه داشته دستگیر میکنند آرش، شیده را که همبازی دوران کودکیاش است را فراری میدهد عقاید شیده بر روی آرش تاثیر میگذارد آن دو با هم ازدواج میکنند آرش به ساواک پشت میکند پس از طی ماجراهایی آرش که قصد ترور شاه را داشت دستگیر و تیرباران میشود