«داوید» پسر «خاخام اسحاق» و «شریف» پسر «خالد» (شهردار شهر الخلیل) در سفری از اروپا به مقصد فلسطین، با یکدیگر در هواپیما آشنا میشوند. همزمان با ورود آنها، نه تنها یک مقام امنیتی اسرائیلی ترور میشود، بلکه پس از اندکی، به اتومبیل «گورین» جانشین و مقام امنیتی جدید شهر هم سوءقصد میشود. مقامهای امنیتی اسرائیل تصمیم میگیرند «داوید» (پسر خاخام اسحاق) را قربانی کنند تا بدین ترتیب، یک بهانهٔ قانونی برای جنگ مستقیم با «شیخ کریم» (رهبر مذهبی جنبش انتفاضه) پیدا کنند. «شیخ کریم» از میان همهٔ سلاحهای گوناگون، در حمایت از انقلاب فلسطین، سنگ را انتخاب کرده و به نهضت معروف «انقلاب سنگ» شکل جدیدی میبخشد