علی بابا، خادم کاظم شرقی، کاسیم، برای خرید یک برده داری گوشت فرستاده شده بود، اما رقصنده مورجیانی را که مظهر آن است، به ارمغان می آورد. هنگامی که او بخشی از یک کاروان است که 40 دزد عبد را دفع می کند، علی در یک شتر شتر می پوشد و از این رو راز غار سزامی را می آموزد. با غارت به سرقت رفته او Morgiane و محل اقامت خود را برای او و دوستان گمراه می کند. کاسیم نه تنها او را مست می کند تا منابع طلای مخفی او را بیاموزد بلکه قصد دارد او را در عروسی بزرگ با مورجیان غارت کند. اما عبد آن ها را نیز مشاهده کرد و 40 دزد را دعوت می کند.