در پى حمله ى »گاریبالدى« به سیسیل، شاهزاده ى سالینا، »دون فابریتسیو« (لنکستر)، می پذیرد که برادرزاده ى محبوبش »تانکردى« (دلون) به ارتش »گاریبالدى« بپیوندد. در سفر هر ساله ى شاهزاده و خانوادهاش به ییلاق، »تانکردى« هم به آنان میپیوندد و دل به »آنجلیکا« (کاردیناله)، دختر »دون کالوگرو« (استوپا) میبندد…