دو برادر به نامهای «خلیل» (میانسال و آرام) و «حجت» (جوان، پرشور و تندرو) در یک کارخانه شریکند. حجت زنی را به همسری درمیآورد که از نگاه خلیل، لایق برادرش نیست. «قاسم» که با خانواده خلیل و حجت دوست است، روابطی در گذشته با زن داشته و این سبب بروز اختلافاتی فیمابینشان شده و کار به نزاع میکشد و قاسم مرتکب قتل زن میشود. حجت به برادرش خلیل سوءظن دارد. اما خلیل اگرچه به وسیه پلیس دستگیر میشود، به لحاظ فقدان مدارک کافی آزاد میگردد. «شیرین» خواهر قاسم از دیرباز به خلیل علاقه دارد و قرار است که با وی ازد.اج کند. حجت با پیش آوردن مسائلی مانع این ازد.اج میشود. یک سلسله ماجرا، حقیقت را برای حجت آشکار کرده و ارامش و دوستی بین دو برادر برقرار میشود.