لینکلن، که هنوز 18 ساله نیست، بیشتر وقت خود را صرف زندگی مستقل می کند: او یک دوست دختر دارد، به رقص ها می رود، با بچه ها جوک می زند. اما او همچنین دارای یک زندگی مخفی است که در آن او به مکانهای تاریک کشیده شده است، جایی که او رابطه جنسی با مردانی دارد که نمی داند. یک شب هنگام بازدید از یک بازی ویدئویی همجنسگرا، او با جان، یک همجنسگرا متولد ویتنامی، در سن 20 سالگی خود، که پدرش یک سرباز آمریکایی آفریقایی-آمریکایی بود، متصل است. جان لینکلن را دعوت می کند تا با او بدون هیچ مشکلی کنار بیاید و لینکلن او را به قایق پدرش می برد. سپس جان جانشین لینکلن را متقاعد می کند که قایق را به دلتا می سی سی پی برساند، جایی که برخی از آتش بازی ها از فصل غارت می شوند و انتقام می گیرند.