این مجموعه نمایشی، بر اساس ادبیات کهن پارسی شکل گرفته بود و هر بخش از آن، داستان مستقلی داشت که برخی از آنان به شرح زیر است:
که یاران فراموش کردند... حکایت سه یار صمیمی است که پس از یافتن گنج، دچار آز و طمع شده و برای تصاحب آن گنج، در اندیشهٔ کشتن آن دیگری هستند و در انتها هر سه نفرشان، با توطئه یکدیگر کشته میشوند.
مردی در غفلت داستان مردی فقیر است که با قرض گرفتن پول، قصد تجارت دارد، اما در راه سفر دچار حملهٔ راهزنان میشود و اموالش را از دست میدهد و در این بین، مرد چوپانی به او کمک میکند تا راهی آسانتر برای گذرانِ زندگی انتخاب کند.
مار بر اساس یکی از داستانهای مثنوی معنوی ساخته شده و ماجرای مردی مارگیر است که به اتفاق سه پسر، قصد گرفتن ماری را دارند. در این کشاکش، او و دو پسرش با نیش مار کشته میشوند اما پسر سوم موفق میشود و...