سروان «هاشمیان» که از یک خانوادهی مذهبی است ناخواسته به جمع یک عده از ارتشیان بازنشسته و پاکسازی شده که قصد براندازی دارند، میپیوندد. «بدری»، نامزد او به همراهی برادر خود که در سپاه پاسداران خدمت میکند طی حادثهای پی به ماجرا میبرند و سعی میکنند «هاشمیان» را از این کار بازدارند. در نهایت موفق به نجات او شده و بقیهی خیانتکاران دستگیر میشوند.