تام دوازده ساله زندگی می کند که ممکن است به عنوان جنایتکار شناخته شود. در انجام این کار، او به دنبال راه پدرش است، که پول خود را از معاملات کثیف و گاهی وحشیانه، معاملات املاک و مستغلات ساخته است. تام یک مرد خیلی سخت پخته است اما تا حدی که پدرش نیز نگران آن است، به طرز عجیبی ملاحظه می کند. به نظر می رسد او به لحاظ حیاتی در زندگی اش وارد شده است، زمانی که یک برخورد شانس او را به پیانو تبدیل می کند و به عنوان یک پیانیست کنسرت مانند مادرش تبدیل می شود. او می داند که این ممکن است فرصتی نهایی برای بازگشت به زندگی اش باشد. معلم پیانو او یک فستیوال پیانو چینی است که اخیرا در فرانسه زندگی کرده است. او صحبت از لیسیدن از فرانسوی را ندارد، بنابراین موسیقی تبدیل به تنها زبان مشترک است. قبل از مدتها، پیشنهاد ژاک برای داشتن یک شخص بهتر، بدین معنی است که او برای عشق واقعی نیازمند است. اما هنگامی که او در نهایت شانس برنده شدن بهترین همسرش را پیدا می کند، شور و شوق او فقط در ترساندن او موفق می شود. و پس از آن، یک روز، گذشته مشکوک او می آید ...