جانی هامیلتون در راه بازگشت به جنگ داخلی، در خواب او توسط روح پدرش می آید که به او می داند که او کشته شده است و از او می خواهد او را انتقام بگیرد. جانی می گوید که نه تنها پدرش کشته شده است بلکه گرترود، مادرش، ازدواج کرده است با برادرش کلود، پسرش. این در حال حاضر صاحب مزرعه و تمام خواص مرده است. پلونیوس، یک تیرانداز بی رحمانه، قرار است پدر جانی را بکشد. اما کلود نمیتواند ...؟