نینا، یتیم نوجوان ناتوانی با مشکلات روانی، زمانی که با تونی می آید، یک کار جدید را به عنوان یک تمیز کننده باغ آغاز می کند. آنها با یکدیگر دوست شدند، اما به زودی تونی شروع به خیانت به نینا میکند. در همین حال، فرانکوئیز توسط شوهرش، پیر، در بخش روان بیمارستان برلین برداشته شده است. فرانکوئیس بعد از دیدن نینا معتقد است که او دختر ماری را ربوده است اما نه تونی و نه پیر او را باور دارند. نینا در مورد آنچه فکر می کنید مطمئن نیست ...