Aurore، از همسرش جدا شده، فقط کار خود را از دست داده و گفته شده است که او مادربزرگ است. او به آرامی به حومه جامعه منتقل می شود، اما هنگامی که او به طور تصادفی به عشق عشقی جوانانش می رود، او را به پایین می کشد و از رفتن به حیاط قراضه نمی رود. چه اتفاقی افتاد؟