باغ و شخصیت اصلی فیلم هر دو استثنایی و یگانهاند. درویش خان چوپانی کرو لال است و در صحرا با همسرش، دو پسرش و گله گوسفند زندگی میکند. ده سال پیش از این او خوابی میبیند و بر سنگی از خواب بیدار میشود و از آن هنگام نیرویی مقاومت ناپذیر او را به جستجوی سنگها وا میدارد. او سنگها را با سیمهای تلفن که از تیرهای وسط راه میدزدد به درختان خشک شده میآویزد. بزودی باغی فراهم میشود از سنگهای عجیب و به محل زیارت روستائیان دهکدههای اطراف تبدیل میشود. باغ به زودی به هر آدمی برای خانواده درویشخان تبدیل میشود و درویش خان دیگر نمیتواند به رستگاری دست یابد.