اکبر امیدوار کارمند اداره پست است که قبل از رفتن به سفر حج متوجه تعدادی نامه مرجوعی مربوط به دو سال پیش میشود و آنها را به صاحبش برگردانده و حلالیت میطلبد اما صاحب یکی از آنها همسایه خودشان بود که فوت کرده بود ولی اکبر آقا کار او را پیگیری کرده و نیمی از پول فروش خانهاش را که نگرفته بود باز پس گرفته و به دست خانواده آن مرحوم میرساند و سپس به مکه میرود