شب ازدواج امیر و مرجان است. حبیب دوست صمیمی امیر که کمک زیادی برای برگزاری مراسم کرده، ناگهان از امیر می خواهد که عروسی اش را به هم بزند. حبیب فهمیده که مرجان قبلاً با مردی ازدواج کرده بوده و از او بچه دارد. امیر با نشانی که در اختیار دارد، دنبال یافتن سرنخ ماجراست...