شکوفه و منصور زوج جوانی هستند. برای شکوفه اتفاقات عجیبی روی میدهد. او منصور را با زنی دیگر میبیند که مانند خودش لباس پوشیده و حتی ماشینی همرنگ او دارد. خانواده منصور ، او را مجبور میکنند که شکوفه را به خاطر این توهمات و خیالات طلاق دهد. پس از طلاق مشخص میشود که اینها همه بازی منصور بوده و او با زن دیگری ازدواج کرده است.